Date Range
Date Range
Date Range
Sábado, 10 de janeiro de 2009. Eu necessitava de um momento de silêncio. Acho que foi este o motivo para ter abandonado tudo o que já tinha feito até aqui. Estou voltando, e acho que é isso que realmente importa agora. Segunda-feira, 30 de junho de 2008. Havia a face marcada pelo suor. Havia os cabelos da cor das folhas decrépitas. Havia os olhos de cores mescladas. E o sonho, o desejo, o querer.
هدف وبلاگ نوشتن برای عشقی است که ,نه که نباشد,ولی نیست. دست به قلم خوبی ندارم. اما هر لحظه از زندگی ام با عطش خواستن تو معنا میشود. چه خوش بود اگر سیراب میشدم. فقط و فقط برای تو. فهمیدن علاقه و دوست داشتن و عطش روزانه. قدیمیها میگفتند برای کسی تب کن که برایت بمیرد.
س طور ق حطی ز د. ساقیا امدن عید مبارک بادت . دلمآن صدای غیژ و غیژش درآمده دیگر! آخر روغن کآریه نگآهت مآرآ بسی کم است! بسی هوای نگآه های خریدارانه ی تان . بسی هوای رفتن ! بوی این بیغوله را گرفته قلب بیمارم انگآر! ب یمن قدوم شاهسالآر غم ها ک امشب همه سخن از شادیش دارند . امشب رآ ب یمن قدومت. خوش آمدی ب دنیایی ک تشنگی در آن تقدیر لبهایت بود ! عید همگی مبآرک ! غلام ق م ر.